محمدامینمحمدامین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

عشقول زندگیمون

تولدت مبارک بهترین همسر دنیا

این پست مخصوص همسر بی نظیرم هست... تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگیت را تبریک میگویم تولدت آذین زندگی ام باد ...
22 مرداد 1393

19 ماهگی محمدامین

سلامی گرم خدمت دوست جونای منو محمدامین... حال و احوال خوبه؟نی نی های خوشگلتون خوبن ایشالا؟؟؟ خب خدارو شکر ما هم خوبیم و طبق روال عادی داریم زندگی میکنیم و خدارو شکر همه چی خوب پیش میره... ماه مبارک رمضان رو گذروندیم و عید سعید فطر رو هم به همه دوستای خوبم تبریک میگم.امیدوارم از این ماه عزیز بهره کامل رو برده باشیم خدارو شکر امسال تونستم روزه هام رو بگیرم و مشکل خاصی پیش نیومد...خودتون میدونید که با یه پسر بچه شیطون کوچولو که تازه راه افتاده چقدر سخته ولی خب بالاخره تونستم امسال ماه رمضون هم بیشتر به مهمونی گذشت و یک روز هم من خونواده خودم و بابایی رو دعوت کردم که خیلی خوب بود خوش گذشت... این نمایی از سفره افطارمو...
15 مرداد 1393

بدون عنوان

اصلا ما خانوادگی عاشق این آهنگ داریوشیم.... محمدامین از قبل به دنیا اومدنش به این گوش میداد الان هم با این خوابش میبره اگه شما هم دوست دارید گوش بدین و لذت ببرید ...
30 تير 1393

18 ماهگیه محمدامین(یک سال و نیمگی)

دوستای گل منو محمدامین سلام... حلول ماه مبارک رمضان رو با تاخیر به همه دوستای خوب وبلاگی و خوانندهای عزیزمون تبریک میگم.امیدوارم  بتونیم تو این ماه عزیز بهره کامل رو ببریم ما هم خوبیم خدارو شکر میگذرونیم این روزهای گرم تابستون رو با یه پسر بچه شیطون و بازیگوش این روزها با دوستای خوب وبلاگیم مخصوصا(شیما جون،شقایق جون و مریم جون)تو دنیای وایبر مشغولیم و حسابی با هم گفت و گو میکنیم که خیلی لذت بخشه...بچه ها خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمتون و از این دنیای مجازی بیشتر به هم نزدیک بشیم بریم سراغ پسر گل خودم که این روزها حسابی هم صحبت مامانی شده و منو از تنهایی در میاره دایره لغاتش خیلی گسترده شده و الان تقریبا همه چیز میگه.بعضی کل...
19 تير 1393

17 ماهگی محمدامین

سلام دوستای خوبم...حال و احوال چطوره؟همه چی رو به راهه؟؟؟ ما هم خوبیم خدارو شکر...پست مخصوص 17 ماهگی با تاخییر گذاشته شد. دلیلش چیزی نبود جز مریضیه محمدامینم طفلی این روزا بدجوری مریض بود...گلاب به روتون اسهال بود شدید طفلی آب شد بچم 6 روز تمام مریض بود و خیلی اذیت شدیم هم ما و هم محمدامین. کارم شده بود این که هی تند تند براش پوشک عوض کنم که مبادا پاش بسوزه خیلی سخت بود البته بابایی هم خیلی کمک حالم بود. این روزا هیچی بهش نمیدادیم جز کته و ماست،موز و سیب،داروهایی که دکترش داده بود...غیر از اینا هر چی که میخورد فوری راه میفتاد...همش بهش آب میدادم چایی کم رنگ با شکر بهش میدادم براش آب میوه میگرفتم و خدارو شکر از امرو...
28 خرداد 1393

16ماهگی محمدامین

سلام ما اومدیم  دلتنگ دوستان بودیم بدجوری خب محمدامین ما هم 16 ماهگی رو پشت سر گذاشته خیلی شیرین تر و صد البته خیلی شیطون تر این روزا حسابی دل مارو میبره با شیرین کاریاش.ماشالا دایره لغاتش گسترده تر شده و کلا خیلی فهمیده تر شده... مثلا هر چی که بهش میگیم میفهمه هر چی بهش میگم پسرم برام مهر بیار میاره،پسرم توپت رو بیار میاره،پسرم ماشینت رو بیار میاره و .....خیلی چیزای دیگه... وقتی نماز میخونیم فوری میاد کنارمون و دستاش رو میبره رو گوشش و میگه الله البته اکبرش رو میخوره یا اینکه دستاش رو به حالت قنوت میاره جلو صورتش...فدات شم عشقم این روزا تمام زندگیش شده (او)فتحه رو الف و تشدید  و فتحه رو (و) یعنی میو یا ه...
31 ارديبهشت 1393

15 ماهگی محمدامین

سلام به همه دوست جونای خوبه وبلاگستون...فرا رسیدن سال جدید رو به همتون تبریک میگم...ایشالا که سالی پر از خیر و برکت پیش رو داشته باشید دلم برای همتون تنگیده بود.به خدا این چند وقت اصلا وقت نکردم وبلاگ پسری رو آپ کنم ولی در عوض اومدم به خونه هاتون سر زدم و گلای خوشگلتون رو دیدم این عکس سفره هفت سین کوچولوی خونه ماست: این عید هم مثل عیدای قبل خیلی خوش گذشت خدارو شکر و به مهمونی و گردش گذشت خیلی حال میداد هی میرفتیم خونه اقوام شام و ناهار دعوت میشدیم و من این چند وقت حسابی خوش گذروندم و حسابی استراحت میکردم اقای همسر مهربون هم که خونه بود و کلی به ما رسید و محمدامین هم حسابی بهش گذشت هی میرفت ددر و با بابایی بازی میکرد ...
26 فروردين 1393